دوباره باران گرفت...باران معشوقهی من است...دیووووانه ام میکند...
به پیش وازش در مهتابی میایستم...میگذارم صورتم را و موهایم را بشوید...
باران یعنی ...
ادامه مطلب
من از عطرِ آهستهی هوا میفهمم
تو باید تازهگیها
از اینجا گذشته باشی.
گفتوگویِ مخفی ماه وُ
پردهپوشیِ آب هم
همین را میگویند.
دیگر نیازی به ...
ادامه مطلب